ضرورت رفتن کودکان به مهد
تحقیقات نشان داده که شخصیت و اعتقادات هر فردی در دوران کودکی او شکل میگیرد و به همین علت است که تربیت و نگهداری کودک یکی از مسائل مهم به شمار میرود.
ضرورت رفتن کودکان به مهد
کارشناسان توصیه میکنند که والدین کودکانی که از مهد گریز دارند، باید برای حل این مشکل قاطعیت به خرج دهند و به این فکر کنند چه چیزی به صلاح فرزندانشان است، بعد تصمیم آخر را بگیرند. آنها در این مورد نباید احساساتی شوند؛ بلکه باید بتوانند گریههای کودک را موقع ورود به مهد تحمل کنند. چون مهد میتواند فرزند را در برابر آسیبهای اجتماعی بسیاری واکسینه کند.
ایجاد آمادگی برای ورود به مهد
باید ویژگیهای محیط مهد را برای کودک توضیح داد. باید به او گفت که میتواند در آن بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد. همچنین باید به کودک گفت که در آنجا مربیانی هستندکه آنها، هم او را دوست دارند و هم با او بازی میکنند. البته در روزهای اول بهتر است والدین حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهد بمانند و سعی کنند او را با دیگران آشنا کنند تا کمکم حسن امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان ایجاد شود.
مساله دیگری که در اینجا مطرح است، این است که والدین نباید در برابر کودکانی که به مهد علاقه چندانی ندارند، نرمش از خود نشان دهند! چراکه اگر کودک بفهمد که میتواند هر وقت نخواست از رفتن به مهد امتناع کند، والدین هم موافقت میکنند. بنابرای دیگر قاطعیت و نفوذ آنها از بین خواهد رفت و در حقیقت این کودک است که والدین را تربیت میکند و فرمان میدهد.
مهد و مزایای رفتن به آن
تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که هرگز به مهد نرفتهاند، به کار با کامپیوتر تمایل بیشتری از خود نشان میدهند و علاقه کمتری به شرکت در بازیهای گروهی دارند. این نشان از خجالتی شدن و آسیبدیدگی او در محیطهای کاریای است که او در آینده باید در آنها حضور داشته باشد.
حال کودکانی که به مهد کودک میروند، دست به انتخاب دوست میزنند و از خود خلاقیتهایی نشان میدهند که منجر به تشویق او میشود. همچنین تشویقهای مربیان مهد نیز باعث میشود حس اعتماد به نفس کودکان بالا رفته و از نظر رشد ذهنی و اجتماعی، از رشد خوبی برخوردار شوند و در آینده نیز کمتر به بزه و آسیبهای اجتماعی روی آورند. در واقع باعث میشود در سالهای تحصیلی، کمتر دچار افت شده و از نظر هوشی نیز نسبت به کسانی که مهد نرفتهاند، از هوش و استعداد قابلتوجهی برخوردار باشند.
⭕️دروغگویی یکی از بدترین عادت هایی است که ممکن است در کودک شما به وجود آمده باشد. برای جلوگیری از دروغگویی کودک تان بهتر است ابتدا علت های دروغگویی کودک تان را پیدا کنید.
کودکان متناسب با هوش، تخیل و موقعیتهای محیطی و بنا به واکنش والدین در برخورد با آنها از حدود شش سالگی دروغ را میشناسند و در 9 ـ 8 سالگی تفاوت بین واقعیت و دنیای فانتزی را درمییابند و تا ده سالگی کاملا تفاوت بین حقیقتگویی به عنوان یک کار صحیح و دروغگویی به عنوان یک کار نادرست را درک میکنند.
دلایل دروغگویی کودک چیست؟
با این که دلایل دروغگویی در کودکان بسیار متعدد است، اما میتوان به بخشی از آنها اشاره کرد. به گفته سیدجواد موسوی در اولین درجه بهتر است به همان تفاوت قائل نشدن بین واقعیت و تخیل کودک اشاره کنیم که متاسفانه والدین با واکنش عجولانه و اشتباه سعی میکنند، گفتههای خیالی کودک را تصحیح کنند و با این باور او را از دروغگویی بر حذر دارند.
اما گاهی والدین دروغ را آموزش میدهند. به عنوان مثال در حضور کودک از ویژگی یا خصوصیتی در او صحبت میکنند که فاقد آن است. ضمن اینکه اگر به کودک اجازه ندهیم در جمع اظهار نظر کند و او را به سکوت وادار کنیم او به دروغ گفتن روی میآورد؛ عملی که بعضی والدین ناآگاهانه آن را انجام میدهند. این مشاور کودک با تاکید بر اینکه دروغگویی نشانه اغتشاش درونی و نبود امنیت روانی در کودک است، میافزاید: وقتی کودک یا بزرگسال خود را در معرض خطر یا تهدید ببیند اگر شیوه صحیح مقابله با آن را نداند به اشتباه سعی میکند با دروغ گفتن احساس امنیت و آرامش پیدا کند.
گاهی نیز کودک به دلیل نبود عزتنفس و درد حقارت، برای ترمیم شخصیت خود دروغ میگوید. در واقع آنچه در دروغگویی کودکان مایه نگرانی محسوب میشود این است که شخصیت واقعی کودک را به یک شخصیت غیرواقعی تبدیل میکند. در چنین شرایطی زمینه بروز اختلالات شخصیتی و ناسازگاریهای اجتماعی در کودک ایجاد میشود و سلامت روانی وی به خطر میافتد. موسوی میافزاید: طبیعی است که ما نمیتوانیم نقش محیط اجتماعی و اعمال و رفتار والدین را نیز در شکلگیری شخصیت کودک نادیده بگیریم، زیرا کودک از همه جهت تحت تاثیر محیط پیرامون و الگوهایی است که در مقابل او قرار دارند. اگر اجتماع، آموزههای خوبی نداشته باشد و والدین نیز الگوی مناسبی نباشند و در مقابل کودک دروغ بگویند، کودک مانند آنها رفتار خواهد کرد. موسوی به نکته جالب توجهی اشاره میکند و میگوید: گاهی بچهها برای آزمودن والدین دروغ میگویند تا واکنش آنها را بسنجند. در چنین مواقعی لازم است والدین به جای نشان دادن واکنش تند و شدید، تلاش کنند تمرکز کودک را از روی موضوع دروغگویی به راستگویی معطوف کنند. گاهی اوقات هم کودکان برای به دست آوردن چیزی که میخواهند یا وقتی میدانند کار اشتباهی کردهاند برای آنکه تنبیه نشوند دروغ میگویند.